دفتر عمرم....!
یک شب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم
چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم!
همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود
""همه ی آن ورق حسرت دیدار تو بود""
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۵ ساعت 11:57 توسط tanha
|
یک شب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم
چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم!
همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود
""همه ی آن ورق حسرت دیدار تو بود""
تنهایی لحظه های پر آشوبم