چه قدر دیر شد
آه خدایا چه قدر دیر شد کودک خردسال دلم پیر شد
نقش نمایش که به من داده اند بلبل خو کرده به تصویر شد
مانده به دل حسرتی از کودکی لقمه ی این سور گلوگیر شد
از عدمم تا به جهان آفرید چشمه ی اشکم چه جهانگیرشد
تا که شدم با غم عشق آشنا آتش این شعله زبانگیر شد
من فقط از دست دلم شاکی ا م این دل پژمرده که دلگیر شد
الیاس امیر حسنی
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۰ ساعت 12:16 توسط tanha
|